به گزارش شهرآرانیوز، نمایش «زهرماری» فقط یک تئاتر نیست. این نمایش، تصویری است از فقر. این نمایش به سراغ آن بخشهایی از زندگی روزمره میرود که معمولا از چشمها دور میمانند.
«زهرماری» با نگاهی بیپرده و صادقانه، به مسائلی میپردازد که در دنیای پر زرق و برق امروز کمتر به آن توجه میشود. کارگردان و گروهش در تلاشند تا تصاویری را به نمایش بگذارند که کمتر کسی جرات پرداختن به آنها را دارد. در این گفتوگو، با عوامل نمایش «زهرماری» همراه میشویم تا از دغدغههایشان بگویند و اینکه چطور داستانی را از دل واقعیتهای تلخ و پنهان شکل دادند.
شش سال دوری از صحنه مشهد، حالا با نمایشی بازگشته که نه تنها در پی سرگرمکردن مخاطب است، بلکه میخواهد او را به فکر فرو ببرد. سعید توکلی، کارگردان نمایش «زهرماری»، درباره چرایی بازگشت خود به صحنه تئاتر مشهد میگوید: از سال ۹۸ که به تهران مهاجرت کردم، نمایشی در مشهد روی صحنه نبردم. حالا، بعد از سالها، تصمیم گرفتم با نمایش زهرماری به شهر خودم برگردم؛ شهری که هنوز به آن عرق دارم، با تمام دشواریهایی که اجرای تئاتر در آن دارد.
او یکی از اصلیترین انگیزههایش برای ساخت این اثر را توجه به رسالت اجتماعی تئاتر دانسته و در این باره توضیح میدهد: تئاتری که در آن نقدی بر جامعه نباشد، برای من بیتأثیر است. ممکن است کمدیهایی باشند که مخاطب را بخندانند، اما آیا تلنگری هم میزنند؟ من همیشه معتقد بودهام که تئاتر باید ذهن مخاطب را بعد از پایان نمایش هم درگیر نگه دارد.
کارگردان نمایش زهرماری اضافه میکند: در مدتی که برای آمادهسازی این نمایش در مشهد بودم، به سالنها رفتم و بازیگران نسل جدید را دیدم. در کنار چهرههایی، چون احمد طاوچی و گلناز نصیری، از بازیگران جوان و تازهکار هم استفاده کردم.
توکلی با اشاره به چالشهای مجوز نمایش تاکید میکند: بخشی از مسیر تولید، گفتوگو با مسئولان نظارت بود که خوشبختانه توانستیم به تفاهم برسیم.
او بیان میکند: نمایش «زهرماری» نگاهی است به تأثیرات ویرانگر فقر در زندگی انسانها؛ فقر بهعنوان عنصری که نهتنها زندگی را فرسوده میکند، بلکه میتواند ایمان آدمها را نیز از آنها بگیرد. همه چیز از همان جمله معروف حضرت علی شروع شد. از دری که فقر وارد شود، ایمان از همان در بیرون میرود. من احساس کردم باید درباره این فقر حرف بزنیم؛ فقری که منبع بسیاری از افسردگیها، جرمها و شکستهاست.
این کارگردان تصریح کرد: اگر این اجرا در مشهد موفق باشد، نمایش را به تهران خواهیم برد. نه برای دیدهشدن من، بلکه برای اینکه استعداد بازیگری تئاتر مشهد را کسانی ببینند که میتوانند آنها را وارد بدنه اصلی سینما و تئاتر کنند. ما چیزی کم نداریم، فقط فرصت میخواهیم.
در ادامه محمد طهان، درباره شکلگیری این اثر و دغدغههای خود برای تولید آن، میگوید: فکر میکنم حدود دو ماه پیش بود که برای اولینبار افتخار آشنایی با سعید توکلی را پیدا کردم؛ پیشتر آوازه این هنرمند را زیاد شنیده بودم، اما برای نخستینبار در پشتصحنه نمایش «هرکول» با او ملاقات کردم. در آن بازه زمانی گویا قرار بر همکاری ایشان با تهیهکنندهای دیگر برای یک پروژه تئاتری بود، اما به هر دلیلی آن همکاری شکل نگرفت و در نهایت افتخار داشتم تا پیشنهاد تهیهکنندگی اثری از سوی ایشان به من ارائه شود.
او با اشاره به روند شکلگیری نمایش، ادامه میدهد: ما ابتدا کارمان را روی متن دیگری آغاز کردیم و حتی چند روزی با یک تیم متفاوت شامل بازیگرانی دیگر تمرین داشتیم. اما در نهایت، تصمیم بر آن شد که نمایش «زهرماری» تولید شود؛ نمایشی که همانطور که از نامش پیداست، کاری بسیار متفاوت است و نگاهی خاص به موضوعی ویژه دارد. این نمایش از زاویهای نو و واقعگرایانه به موضوع خود میپردازد.
تهیهکننده نمایش زهرماری که خود یکی از بازیگران این نمایش است، درباره تجربه جدیدش چنین توضیح میدهد: این نخستینبار است که در یک نقش رئالیستی بازی میکنم؛ پیش از این، بیشتر در آثار کلاسیک ایفای نقش کردهام و بهدلیل سابقه دوبله و بیان خاصی که داشتم، همواره برای آن فضاها انتخاب میشدم. ورود به فضای رئال برایم چالشبرانگیز بود، چراکه باید بیان و صدا را میشکستم و با کارگردانی بسیار سختگیر طرف بودم که البته دانش بالایی در هدایت بازیگر دارد. بهنظر من، گرفتن بازی از بازیگر کار هر کسی نیست، اما سعید توکلی این توانایی را دارند. او خود بازیگر بسیار خوبی هستند و این موضوع در کارگردانی اش نیز نمود دارد.
طحان تأکید میکند: نمایش «زهرماری» برای من اهمیت خاصی دارد، زیرا پس از سه نمایش موفق، اثری را به صحنه میبرم که حرف تازهای برای گفتن دارد و با سبکی نو به مخاطب ارائه میشود. همچنین همکاری با سعیدتوکلی، که هنرمندی برجستهاند، تجربهای ارزشمند است. گروه بازیگران این نمایش نیز از ترکیب سه نمایش برتر سال ۱۴۰۳ یعنی «یوتانازی»، «هرکول» و «شارمالی گل» تشکیل شدهاند. این تیم، تیمی منسجم و حرفهای است که در سال گذشته مخاطبان بسیاری را به سالن کشانده است.
او در پایان گفتوگویش با دعوت از اهالی تئاتر، تصریح میکند: نمایش «زهرماری» که از ۱۰ اردیبهشت روی صحنه رفته است. قول میدهم همانطور که مخاطبان از نمایشهای پیشین ما راضی بیرون آمدند، اینبار هم حال خوبی را با تماشای این اثر تجربه کنند. تئاتر بدون حمایت تماشاگران معنا ندارد.
سعید باصری، درباره نحوه ارتباط با این نقش تصریح کرد: در پاسخ به اینکه چگونه با نقش ارتباط برقرار کردم، باید بگویم بیش از هر چیز نمایشنامه را بارها و بارها مطالعه کردم و تلاش کردم تا از دل دیالوگها، با توجه به تجربه زیستی خودم، برداشت شخصیام را شکل بدهم و به نوعی با شخصیتها همذاتپنداری کنم. در این مسیر، تلاش کردم یونس را در درون خود جستوجو و شناسایی کنم.
او درباره آشنایی با کارگردان اثر توضیح میدهد: پیش از هر چیز، اگر بخواهم به تعامل با کارگردان اشاره کنم، باید بگویم که ایشان بسیار جدی و سختگیر هستند. آقای توکلی نخستینبار در نمایش «شارمالیگل» مرا دیدند و همانجا آشناییمان شکل گرفت. پس از آن، لطف داشتند و پیشنهاد همکاری در نمایش «زهرماری» را مطرح کردند که با اشتیاق پذیرفتم. خوشبختانه تاکنون اتفاقات خوبی در روند کار رقم خورده است.
ابن بازیگر اضافه میکند: از همکاری با این هنرمند لذت بردم و بیش از آن، آموختههای ارزشمندی در کنارشان به دست آوردم. تعامل با عوامل پشت صحنه نیز بسیار دلنشین و حرفهای است؛ فضای کاری دوستانهای حاکم است و ارتباط خوبی بین اعضای گروه وجود دارد. گروه بسیار منسجم و سالمی هستند و حضور در کنار آنها برای من افتخارآمیز است.
وحید غلامی او درباره سبک کاری سعید توکلی میگوید: تجربهای که از همکاری با آقای توکلی در کویر ناآرام داشتم، باعث شد با سبک سختگیریهای او آشنا شوم؛ سختگیریهایی که از نظر من کاملاً مثبت هستند. فرقی نمیکند بازیگر باشید یا یکی از عوامل پشتصحنه؛ وقتی کسی خود را متعهد به کیفیت یک اثر هنری بداند و با جدیت برخورد کند، حتماً نتیجهی مطلوبتری بهدست خواهد آمد. آقای توکلی به عنوان کارگردان، سختگیرند، اما این سختگیری از سر دغدغه و تعهد نسبت به اثر است.
او اضافه میکند: یکی از ویژگیهای برجستهی آقای توکلی، تسلط فوقالعاده ایشان بر بازیگری است. ایشان نهتنها بازیگر درجهیکی هستند، بلکه سابقه همکاری با اساتید و پیشکسوتان تئاتر را دارند و همین تجربه عمیق، باعث شده که در هدایت بازیگر کاملاً حرفهای و دقیق عمل کنند. حتی من همیشه با خودم میگویم اگر این نمایش یک مونولوگ بود، کارگردان میتوانستند بهتنهایی آن را به بهترین شکل ممکن اجرا کنند. تحلیلهایی که از نقشها ارائه میدهند، بسیار دقیق و متکی بر زیست شخصی و درک عمیق از کاراکترهاست. این موضوع را قطعاً مخاطب در زمان تماشای نمایش نیز احساس خواهد کرد.
دستیار کارگردان نمایش زهرماری با اشاره به دشواری اجرای همزمان بازی و کارگردانی تصریح کرد: کار برای ایشان در این پروژه بسیار دشوارتر است، زیرا همزمان در مقام بازیگر نقش اصلی و کارگردان حضور دارند. حفظ نظم و دقت در چنین شرایطی، کار بسیار سختی است. با اینحال، همهچیز با دقت پیش میرود و این برای من که آیندهام را در مسیر کارگردانی میبینم، تجربهای ارزشمند و آموزنده بود.
غلامی در پایان به پیام اثر اشاره کرد و گفت: این نمایش درباره فقر سخن میگوید. به اعتقاد من، مخاطبی که وارد سالن میشود، حداقل با یکی از شخصیتها ارتباط برقرار خواهد کرد. چرا که هر یک از آنها نمادی از بخش بزرگی از جامعه ما هستند. شخصیتها همگی برآمده از واقعیتهای زندگی روزمرهاند. از نگاه من، هیچ نقش منفی یا غیرقابلدوستداشتنی در این نمایش وجود ندارد و هر شخصی ممکن است با یکی از آنها احساس نزدیکی کند و خود را در جایگاه آن شخصیت ببیند.
گلناز نصیری با اشاره نقش خود در نمایش زهرماری میگوید: یلدا تنها دختر یک خانواده است که سه برادر دارد. او همیشه تلاش دارد فضای خانواده را گرم و صمیمی نگه دارد. یعنی هرجا که بین اعضای خانواده بحث یا اختلافی پیش میآید، یلدا نقش میانجی را دارد و سعی میکند آرامش را به جمع برگرداند.
او اضافه میکند: من شخصیت یلدا را بسیار دوست دارم. چون در عین حال که در دلش غم زیادی دارد و از شرایط زندگیاش ناراحت است، سعی میکند ظاهرش را حفظ کند و خودش را شاد نشان دهد. به نظرم این ویژگی، یلدا را بسیار انسانی و ملموس میکند. از نظر سنی این شخصیت کمی با من فاصله دارد، اما سعی کردم با اضافهکردن مقداری شیطنت، به آن نزدیک شوم.
این بازیگر بیان میکند: برای رسیدن به نقش، با توجه به فضای کلی نمایش و داستان، فیلمهایی در همین حالوهوا دیدم. نه برای تقلید از بازیگران، بلکه بیشتر برای اینکه فضای ذهنیام را بسازم و تصور دقیقتری از موقعیتها داشته باشم. این کار واقعاً در فرایند شکلگیری نقش کمک زیادی به من کرد.